Wednesday, November 30, 2005

لحظه تنهائي




وقتی که در ایوان دلتنگی هایت می نشینی
وقتی که پشت یک پنجره بارانی ، بی هوا
شاعر می شوی
وقتی دیگر کسی برای شنیدن جمله هایت
به اندازه لحظه ای فرصت نمی گذارد
کسی هست که می شود به او پناه برد
کسی که شب دلتنگی ها را با او می توان قسمت کرد
یک نفر هست ، یک نفر که تا خواب دوباره چشمهایت
با توست
شب دلتنگی هایت را با او قسمت کن . تنها با او

0 Comments:

Post a Comment

<< Home