Thursday, October 06, 2005

بساطي كه عقب مانده هاي تاريخ درست كرده اند


جوان ها در خیابان ها نمی توانند با هم راه بروند

در پارک ها، نمی توانند قرار بگذارند. رفتن به کافی شاپ، با جنس مخالف، ممنوع است و....0

از محوطه شلوغ و پر سروصدای دانشگاه عبور می کنم و وارد یکی از ساختمان ها می شوم...روی پرده ها و دیوارها جملات پند آموز و آیات و روایات زیادی....به چشم می خورد....با شنیدن صدای فریادهایی متوجه مردی نسبتا بلند قد با ریش بلند و درهم می شوم که دختر و پسری به دنبال او روان هستند. ...ناراحتی و اضطراب را در چشمان هر دوی آنها می بینم.در یک آن مرد به عقب برمی گردد و بند کیف دختر را...می کشد و می گوید:تند تر بیا.وارد اتاقی می شوند که سر در آن تابلو" انتظامات" به چشم می خورد. مرد در حالی که کاغذهایی در دست دارد، اشاره می کند و می گوید:"سابقه هم که داری؟" دختر کمی آن طرف تر در حال صحبت با خانمی(!) است که با چادر سیاه پشت میزی نشسته است.پس از چند دقیقه دختر با چهره ای بر افروخته وعصبانی از اتاق بیرون می آید...می پرسم:"قضیه چه بود؟"می گوید: داشتم با پسرخاله ام صحبت می کردم که آن آقا گفت باید با او به انتظامات برویم....به او گفتی پسرخاله ات است؟ بله گفتم ولی گفت:" با پسرخاله ات هم حق نداری صحبت کنی"..0
..همان جا هم دختر دیگری بود که حکم اخراجش را صادر کرده بودند...به نامزدها هم تذکر می دهندکه با هم صحبت نکنند..." یک بار پدر و مادر یکی از دوستانم که نامزد داشت به دانشگاه آمده و گفته بودند اینها با هم نامزدند، ولی آنها جواب داده بودند که فرقی ندارد. داخل دانشگاه هیچ دختر و پسری نباید با هم ارتباط داشته باشند....!0
..مجله زنان ـ تهران

يك مشت ابله . به بهانه مسلماني. خصلتي حيواني ارائه ميدهند و جامعه را متاسفانه به قعر فساد و پنهان كاري مي كشند0

0 Comments:

Post a Comment

<< Home