Monday, November 29, 2004

اين نيز بگذرد ؟!0

Should you have a bad day at work , think of the man who has been out of work for years.
اگر روز كاري بدي داشته ايد به شخصي فكر كنيد كه سالها بيكار بوده است

Thursday, November 25, 2004

از نا شناخته ها نبايد ترسيد


بهتر است پيوسته جوياي تجربياتي باشيم كه برايمان تازه و نا آشناست 00

Wednesday, November 24, 2004

ترديد نداشته باشيد كه....:

اشخاص سالم و مثبت از احساس تقصیر رها هستند و از اضطرابهای مربوط به گذشته و ركود و فلج حاصل از آن ، كه لحظات حال را بهدر می دهد ، آزادند. اینان خود بدون هیچ كوششی از احساس گناه آزادند .
بابا

Tuesday, November 23, 2004

دو صد گفته چون نيم كردار نيست

نکوش تا چيزي را بگويي که نمي توان گفت
زيرا
آنچه را مي توان نشان داد، نمي توان گفت

Saturday, November 20, 2004

مثلي كه پر از معناست

وقتي كه دندون داريم. نون نداريم
وقتي كه نون داريم . دندون نداريم

Friday, November 19, 2004

نكته

چون كه با كودك سر و كارت فتاد
پس زبان كودكي بايد گشاد

Wednesday, November 17, 2004

چه آرزوي بزرگي ؟

باید ذهن انسانها را به اندیشیدن عادت داد. باید به انسانها آموخت که قوانین جامعه انسانی باید توسط خود انسانها تدوین شود

Sunday, November 14, 2004

هركسي . آن درود عاقبت كار- كه كشت

به روز نيك كسان گفت غم مخور زنهار
بسا كسي كه بروز تو آرزومند است
رودكي

Saturday, November 13, 2004

بخود آئيم

كسانی‌كه آزادند نه آزادی را می‌شناسند و نه بند را؛ اما كسانی‌كه در بندند هم آزادی را مي‌فهمند و هم بند را

Friday, November 12, 2004

دندون شيري و برف پيري ؟؟

اي عزيزان چطوره حالات‌تون
قربون اون فهم و کمالات ‌تون
گردنتون پيش کسي خم نشه
از سر تون يه دونه مو. کم نشه
شعرم اگه سست و شکسته بسته است
سرزنشم نکن، دلم شکسته است
تا که ميفته دندوناي شيري
روي سرت مي‌شينه برف پيري
___________________________
_اين هم . اثر تبليغات به شيوه آمريكائي
طنز : ميگويند شيريني فروشي كه موفق نمي شد شيريني هايش را دانه اي يك دلار بفروشد به يك متخصص تبليغات مراجعه كرد و طبق توصيه او هر قطعه بزرگ را به ده قطعه كوچك تقسيم كرد و نوشت دانه 1.5 دلار - در اندك مدتي فروشش ده برابر شد !__________________________

Thursday, November 11, 2004

يک انقلابي به تاريخ پيوست،تاريخ پوزخند زد.

يادش بخير . نوجواني و ايام مدرسه ......

هر بامداد كه براي رفتن به مدرسه بيدارمان ميكردند . مي گفتيم :
منفور ترین (عادت) بشر صبح زود از خواب بیدار شدنه

Wednesday, November 10, 2004

براي گفتن و براي نوشتن حرف زياد هست اما....؟

روزگاري بود كه براي نوشتن دنبال وقت مي گشتم . حالا تا بخواهي وقت هست وحوصله نيست
اين (حوصله) كه بآن اشاره دارم و نگفتن و ننوشتن را بگردن او مي اندازم. بنظر هيچ دليل و برهاني جز پا به سن گذاشتن و به پيري رسيدن ندارد0 به حال و حد و روز و روزگار من كه ميرسي . براي نوشتن قبل ازاينكه شروع كني. فكر مي كني!. فكر مي كني كه چه ميخواهي بنويسي و براي كي وبخاطرچي وقت صرف مي كني؟0
آدم تا جوان است و فعال. حتي نوشتن را هم همانند خودش كه همه جا مورد دقت و توجه و تماشاست ميداند!. خيال مي كند نوشته هايش (حالا هرچي ميخواهد باشد) خواندني و ماندني هستند!0 در حاليكه هنگام پيري تمام آنچه كه درجواني (خيال) مي كردي.جنبه جدي بخودش ميگيرد و تو را وادار ميكند تا قبل از هر كاري ( اعم از نوشتن و انجام دادن ) خوب فكر كني و قبل از همه (اثرش) را حساب كني.0 ديروز خيال ميكرديم . يادداشت هايمان براي ديگران خواندني و در نتيجه ماندني هستند و امروز يقين مي كنيم كه جوانها تنها چيزي را كه بآن كمتربهاء ميدهند خواندن و مراجعه به گفته و حرف ديگران است0 خلاصه: به قول حافظ.
بسي حكايت دل هست با نسيم سحر
ولي به بخت من امشب. سحر نمي آيد
درين خيال بسر شد. زمان عمر و هنوز
بلاي زلف سياهت . بسر نمي آيد !
ز بس كه شد دل حافظ رميده از همه كس
كنون ز حلقه ي زلفت . بدر نمي آيد
بابا بزرگ

Tuesday, November 09, 2004

كارهاي خوب ؟

بنويسم تا يادم نره
بنويسم:چاي خوردن بهتر از چاه کندن است
.جارو زدن بهتر از جار زدن است
بنويسم:شيشه پاک کردن بهتر از شيشه شکستن است
.ريشه درست کردن بهتر از تيشه ساختن است

Friday, November 05, 2004

از شما مي پرسم ؟

مگر نه اينست كه نبايد گذشته را فراموش كرد و ميان امروز و ديروز پل زد؟

Thursday, November 04, 2004

ترديد نكنيم كه

وقتی هاله ای از تقدس - ذهن آدمي را در خود مي گيرد مغز را سنگی می کند؟

Wednesday, November 03, 2004

عادت در همه موارد . خوب نيست

وقتی از عشق مطمئن ميشيم تقريباً تبديل ميشه به عادت و اون عشق رو به نظر من کمرنگ می کنه. عادت در همه موارد خوب نيست